نام نیکو گر بماند ز آدمی به کزو ماند سرای زر نگار
اگر نام خوب از انسان به یادگار بماند بهتر از این است که از او خانه های زیبا ومجلّل باقی بماند.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
سرا |
خانه |
به |
بهتر |
کزو |
مخفف که از او |
||
زرنگار |
دارای نقش هایی از طلا، طلا کاری شده |
نکات دستوری:
این بیت از سه جمله تشکیل شده است
فعل «است» از «به» حذف شده است: به (بهتر) است که از او سرای زرنگار بماند
سرای زرنگار ß ترکیب وصفی
شیخ مشرف الدین مصلح بن عبدالله سعدی شیرازی، نویسنده و گوینده بزرگ قرن هفتم. وی در شیراز به کسب علم پرداخت و سپس به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه به تعلم مشغول گشت. سعدی سفرهای بسیار کرد و در زمان سلطان اتابک ابوبکربن سعدبن زنگی (623 – 668 هـ.ق) به شیراز بازگشت و به تصنیف سعدی نامه یا بوستان (سال 655) و گلستان (656) پرداخت. علاوه بر اینها قصاید و غزلیات و قطعات و ترجیع بند و رباعیات و مقالات و قصاید عربی دارد که همه را در کلیات وی جمع کرده اند. وفات وی بین سالهای 691 و 694 هَ.ق . در شیراز اتفاق افتاد و آرامگاه جدید او در اردیبهشت ماه 1331 هـ.ش برپا شده است.
به جهان خُرّم از آنم که جهان، خرم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
در دنیا، علت شادی من خداوند است که همه از وجود او خوشحال هستند. من عاشق کل اين دنیا هستم زيرا کل دنیا از آنِ خداوند است.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
جهان |
تمام موجودات |
خرّم |
شادابی |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
خرم و عالم ß قافیه(ردیف ß از اوست)
تعداد جمله ß ۴ (به جهان خرم از آنم)، (که جهان خرم از اوست)، (عاشقم بر همه عالم) و (که همه عالم از اوست)
تکرار ß جهان، عالم، همه، که
مراعات نظیر ß جهان، عالم، خرم، عاشق
به حلاوت بخورم زهر که شاهد، ساقی است به ارادت بکشم درد که درمان هم از اوست
با شیرينی و علاقه، زهر را می نوشم زيرا معشوق زيباروی من (خدا)، آن را تعارف می کند. با تمام وجود، دردها را تحمل می کنم زيرا که درمان همۀ دردها، خداوند است.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
حلاوت |
شیرينی |
ارادت |
علاقه مندی |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
قافیه ß هم (با واژه های قافیه در بیت های پیشین و پسین) (رديف ß از اوست)
تعداد جمله ß ۴ (زهر به حلاوت بخورم)، (که شاهد ساقی است)، (درد به ارادت بکشم) و (که درمان هم از اوست)
تضاد ß درد و درمان
تضاد ß حلاوت و زهر
شبکه معنایی ß شاهد، ساقی، بخورم، زهر، حلاوت، درد، درمان، بکشم
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دلِ رمیدۀ ما را انیس و مونس شد
ستاره ای در آسمانِ هستی، آشکار شد و در اين دنیا، ارجمند گرديد و برای دل های پريشان، يار و همدم شد.
واژه |
معنی واژه |
واژه |
معنی واژه |
رمیده |
بی قرار |
انیس |
همدم |
مونس |
همدم |
نکات دستوری و آرایه های ادبی:
اشاره به تولد رسول اکرم (ص) دارد که به عنوان برگزیده ترین انسان، پا به جهان هستی نهاد
مجلس و مونس ß قافیه (ردیف:شد)
تعداد جمله ß ۳ (ستاره ای بدرخشید)، (و ماه مجلس شد) و (دل رمیده ی ما را انیس و مونس شد)
مراعات نظیر ß ستاره، ماه، بدرخشید
تشخیص ß دل رمیده، فراری و گریزان بودن را (که ویژگی انسان است، به دل نسبت داده است)
تشخیص ß ستاره انیس و مونس شد، همدم و یار شدن که ویژگی انسان است، به ستاره نسبت داده شده است؛ ستاره استعاره از پیامبر اکرم (ص) است
دیگر نکات دستوری و آرایه های ادبی:
سکوت باغ را شکستن ß کنايه از به هم زدن آرامش
لب گزيدن ß کنايه از افسوس خوردن
دست و پا شکسته ß کنايه از ناقص و کم بودن
بر سر زبان ها بودن ß کنايه از مشهور بودن
کاغذ ذهن ß ترکیب اضافی، اضافه ی تشبیهی؛ ذهن به کاغذ تشبیه شده است که در آن چیزی می نویسند
قلّک ذهن ß اضافه ی تشبیهی؛ ذهن به قلک تشبیه شده است که در آن چیزی می ریزند
تضاد ß هیاهو و سکوت
مراعات نظیر ß باغ، طراوت، سرسبزی، برگ، سبز
مراعات نظیر ß نور، گرم، خورشید، می درخشیدند
لب گزید ß کنایه از شرم و خجالت
باز ماندن چشم ß کنایه از تعجب
در هزاوه اراک (۱۱۵۸- ۱۲۱۴ خورشیدی در تهران):میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (۱۲۵۱ - ۱۱۹۳ هـ.ق) از سیاست مداران و صاحب منصبان صاحب نام و اهل هنر و ادبیات در نیمه اوّل قرن سیزدهم هجری بود.
مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظم های ایران در دوره ناصرالدین شاه قاجار بود.
معروف به میرزا بزرگ از سادات فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، از مردم هزاوه فراهان از توابع اراک بود. اجداد او صاحب نام بودند و چند تن از آنان به خدمات مهم دولتی اشتغال داشتند. او در سال ۱۱۹۳ هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و در تهران کارهای پدر را انجام داد و در آغاز جوانی علوم متداوله را آموخت. کتاب معروف وی «منشآت» هست و تخلص «ثنایی» داشت و لقب «سیدالوزراء» و «قائم مقام» یافت و به وزارت نایب السلطنه ولیعهد ایران (محمد علی شاه) رسید.
اصلاحات امیر کبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه سال و سه ماه) بود. وی مؤسس «دارالفنون» بود که برای آموزش دانش و فناوری جدید به فرمان او در تهران تأسیس شد. همچنین انتشار «روزنامه وقایع اتفاقیه» از جمله اقدامات وی به شمار می آید. امیر کبیر پس از این که با توطئه اطرافیان شاه از مقام خود برکنار و به کاشان تبعید شد، در حمام فین به دستور ناصر الدین شاه به قتل رسید . پیکر وی در شهر کربلا به خاک سپرده شده است.